ساعت سازان هنر خود را به طرق مختلف توسعه دادند. ساخت ساعت دیواری فلزی لوتوس کوچکتر و همچنین افزایش دقت و قابلیت اطمینان یک چالش فنی بود.
ساعتها میتوانند نمایشهای چشمگیر برای نشان دادن مهارت ماهر یا اقلام کمهزینهتر و تولید انبوه برای مصارف خانگی باشند. فرار بهویژه عامل مهمی بود که بر دقت ساعت تأثیر میگذاشت، بنابراین مکانیسمهای مختلفی آزمایش شدند.
ساعتهای فنری در طول قرن پانزدهم توسعه یافتند، و این مسئله بسیاری از مشکلات جدید را برای ساعتسازان به وجود آورد، مانند نحوه جبران تغییر قدرتی که با باز شدن فنر تامین میشود.
در طول قرنهای 15 و 16، ساعتسازی، بهویژه در شهرهای فلزکاری نورنبرگ و آگسبورگ، و در فرانسه، بلوآ، رونق گرفت. برخی از ساعتهای رومیزی ابتداییتر فقط یک عقربه زمانگیری دارند، به طوری که صفحه بین ساعتها به چهار قسمت مساوی تقسیم میشود که باعث میشود ساعتها تا 15 دقیقه قابل خواندن باشند.
ساعتهای دیگر نمایشگاههایی از هنر و مهارت بود که شاخصهای نجومی و حرکات موسیقی را در خود جای داده بود. فرار ضربدری در سال 1585 توسط جابست بورگی، که ریمونتوار را نیز توسعه داد، ساخته شد. ساعت های دقیق بورگی به تیکو براهه و یوهانس کپلر کمک کرد تا رویدادهای نجومی را با دقت بسیار بیشتری نسبت به قبل رصد کنند.
اولین رکورد از عقربه دوم بر روی ساعت حدود 1560 است، در ساعتی که اکنون در مجموعه Fremersdorf است. با این حال، این ساعت نمیتوانست دقیق باشد و عقربه دوم احتمالاً برای نشان دادن کارکرد ساعت بوده است.
پیشرفت بعدی در دقت پس از سال 1657 با اختراع ساعت آونگی رخ داد. گالیله در اوایل قرن هفدهم این ایده را داشت که از یک باب تابدار برای به حرکت درآوردن حرکت دستگاه زمانگوش استفاده کند.
در سال 1670، ساعت ساز انگلیسی، ویلیام کلمنت، لنگر را ایجاد کرد، که نسبت به فرار تاج هویگنس پیشرفت داشت. تنها در عرض یک نسل، عقربه های دقیقه و سپس عقربه های دوم اضافه شدند.
یک محرک اصلی برای بهبود دقت و قابلیت اطمینان ساعت ها، اهمیت زمان دقیق برای ناوبری بود. موقعیت یک کشتی در دریا را می توان با دقت معقولی تعیین کرد اگر یک دریانورد بتواند به ساعتی اشاره کند که کمتر از 10 ثانیه در روز از دست می دهد یا افزایش می یابد.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.